از شیر گرفتن گل پسرم
20 ام خرداد بود ک عزیز دلمو از شیره وجودم گرفتم
واقعا سخت بود که دردونه مامان تشنش باشه و اذیت باشه شیر بخواد ولی به بهانه های مختلف اونو ازش دریغ کنی
البته به کمک مادر شوهر گرامی من تونستم این کار رو انجام بدم وگرنه بارها و بارها من بهش شیر داده بودم
اول خواستم به روش تدریجی این کار رو انجام بدم ولی با توجه به اینکه نفس مامان وابستگی زیادی به شیر داشت نتونستم بنابراین به همان روش سنتی (چسب زخم) این کار سختو انجام دادم البته شاید اینکار برای من خیلی سخت بود .... نمی دونم ....
خلاصه اینکه از اون روز 13 روز می گذره ولی هنوز بهانشو گهگاهی می گیره
بگذریم
فردا ...............عزیز دل مامانو بابا 2 ساله میشه
تولدددددددددت مباررررررررررررررررررررررک ماماننننننننننننننننننننییییییییییییییییییی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی