امشب شب توست پسرم ......
تا عشق آمد دردم آسان شد،خدا را شکر!
مادر شدم اوپاره جان شد،خدا را شکر
شوق شنیدن ریخت حتی گریه اش در من
لبخند زد جانم غزلخوان شد،خدا را شکر
من باغبان تازه کاری بودم اما او
یک غنچه زیبا و خندان شد،خدا را شکر
او آمد و باران رحمت با خودش آورد
گلخانه ما هم گلستان شد،خدا را شکر
سنگ صبورم،نور چشمم،میوه قلبم
شب را ورق زد،ماه تابان شد،خدا را شکر
مادر شدن یک امتحان سخت وشیرین است
دلواپسی هایم دو چندان شد،خدا را شکر !!!
اوستای عزیزم اولین سالگرد تولدت مبارک
امروز تولد توست و بهترین زمانی که خدا میخواست مرا با هدیه ای شاد کند.
آری درست است این هدیه قبل از وجود خودم از آسمان آمده ولی مهم
این است که از آن دل من بوده . . . !!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی