اوستا فینگیلیاوستا فینگیلی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

پسمل گوگولی مگولی من اوستا

شعله مولد علاقه فینگیلیه من

هل لوز صبح که فینگیلی من از خواب بیدال میشه واشش شعله مولد علاقشو میخونم اونم کلی ذوق میکنه           نی نی کوچولو گل پسله الان دلست سه ماه داله خوشمله و بانمکه روی دسش یه خال داره محمد اسم باباشه مامانشم مامان شیما یکی یه دونس چون نداله خواهلیو بلادلی دل میبله با اون لباش وقتیکه لبخند میزنه ... ...
3 مهر 1391

کیتی

پسمل من عاشق کیتیه هر وقت برچسب ها ی کیتی رو که به دیوار اتاقش زدم نشونش میدم میخنده و اقو میکنه ...
3 مهر 1391

زمینی شدنت مبارک

در صبحدم عشق کسی متولد شد که صدایش آرامتر از نسیم ، نگاهش زیباتر از خورشید، قلبش زلالتر از آب بود وآن عزیز تو هستی. برای لبانت گل خنده، برای چشمانت موج شادی و برای وجودت سلامتی خواهانیم. چند تا عکس از( ا وستای نازنینم) :         عزیزم اینجا دو روزته  به دنیا خوش اومدی .....       (این پست توسط دخترخاله شیوا  به سفارش مامان شیما نوشته شده ) ...
3 مهر 1391

اوستا بوکسر میشه ...

سلام گوگولی مگولی من قربونت برم جیگمل من ...نفس ماما و بابا... روز به روز شیرین تر از روز قبل میشی  اوایل شهریور بود که رفتیم اصفهان خونه عزیز جونش - پسر عمه گلش آقا محمد میخواست باهاش بازی کنه که مشتشو  پر کردو زد توی صورت پسر عمش     ...
2 مهر 1391

(1) اولین پست برای پسرم اوستا

پسرم ، برگ گلم غنچه ی خوش رنگ دلم دست خود را حلقه کن بر گردنم خنده زن بر چشمهای خسته ام عشق تو آواز صبح زندگی ست مهر تو آغاز لطف و بندگی ست سر گذار بر شانه های مادرت بوسه زن بر گونه های زرد من خانه ام سبز از صدای شاد توست مادرت مست از نوازش های توست اشک های سرد خود را پاک کن گرمی قلب مرا با جان خود دمساز کن گوش بسپار به لا لای حزین مادرت خوش بخواب دیده من تا سحر، فانوس گرم و روشن است ...
19 دی 1390